واژه های انسانی
به افتخار استاد عظیم سرو دلیر
اگر رها کنم از تن هوای نفسانی اگر طلوع کند واژه های انسانی
دوباره می کند آواز قلب مجروحم اگر دوباره بسازد هوای بارانی
دوباره قصه ی فانوس وعابری تنها
دوباره قصه شیخ است وشهرحیوانی
دوباره قصه شیخ است وشهرحیوانی
هنوز سایه ی تاریکی زمانه ی ماست نشسته برتن کابوس تلخ ویرانی
درین کسوف که فرقی نمیکند خورشید چراغ گمشده یا ماجرای شیطانی
اگر نمانده امیدی به نور آتش باش
برنده صخره سنگ است ومرغ طوفانی
بیا اگرنفسی مانده بیخیال نباش بیا رهاکن از این غم صدای زندانی
شعر از : محمد حسین داودی
نظرات شما عزیزان:
[ 22 تير 1394 ] [ ] [ محمد حسین داودی ]
[ ]